• دوشنبه 5 آذر 03


واحد حضرت رقیه(س) -(ای سر رو نیزه منم شبیه تو،چشامو بت میدوزم)

194

ای سر رو نیزه منم شبیه تو،چشامو بت میدوزم
بگو سر بابامی یا سرعمو.نشناختمت هنوزم
وقتی میبینم همه جا باهامی
یه حسی تو دلم میگه بابامی
بذار برات یه خورده درد دل کنم ، تو همدم شبامی
توی آتیش و غارت خیمه .هی صدا زدم بابا کجایی؟
چادری رو که خریدی واسم.زیر دست و پا گم شد بابایی

تموم دنیای منی
من الذی ایتمنی
______

باید برم کنار نیزه ی عمو ،بابا خدا نگهدار
قصه ی این کبودیه صورتمو،بگم برا عملدار
سلام عمو،به صورتم نیگا کن
فکری برا،بی کسیه ماها کن
تورو خدا .برا منو سکینه و ،این بچه ها دعا کن
جز تو من به کی بگم عمو جون ؟ دلیل غمو بغض صدامو
دست دختر حرمله دیدیم.هم النگو هم گوشواره هامو

عمو تو دنیای منی
من الذی ایتمنی 
______

خدارو شکر ندیدی از دست همه ،چقدر کتک میخوردم
نبودی خار توی پاهامو عمو، تنهایی در آوردم
دلم میخواد،روشونه هات بشینم
سایتو باز،روی سرم ببینم
خیلی عمو از بعدِ مجلس شراب،ناراحت سکینم (سکینه ام)
یه عمریه رو،دوش تو بودم،از حالا باید ،برم اسیری
دستاتو اگه پیدا کنم من ،باز منو عمو ،بغل میگیری ؟!

عمو تو دنیای منی
من الذی ایتمنی

  • یکشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران