غروب غم گرفته ی سامرا
تداعی یه زخم سر بازه
غریبی امام هادی برام
داغ علی رو میکنه تازه
علی یعنی
یه سرداره گرفتار رنج و عذاب
علی یعنی
یه شیری که اسیره تو چنگ طناب
تاریخ مدینه در حال تکراره
باز مولا تو چنگ غصه ها گرفتاره
چشمای زهرا باز دوباره خونباره
گواهیه تاریخ روسیاهه
علی همش غریب و بی سپاهه
بند دوم
فرقی نداره هادی یا مرتضی
علی غریبه هر کجا باشه
توی مدینه باشه یا سامرا
یا راهی شام بلا باشه
علی یعنی
یه گنجی که نفهمیدن قیمتشو
علی یعنی
یه دریا که نمی دیدن وسعتشو
با زخم طعنه می سوزوندن آقا رو
با دست بسته می کشوندن آقا رو
تو بزم نامردا نشوندن آقا رو
گواهیه تاریخ روسیاهه
علی همش غریب و بی سپاهه
بند سوم
درسته که خیلی غریبه ولی
شبیه مرتضی، حسن داره
با اینکه دور از وطنه، لااقل
مراسم غسل و کفن داره
علی یعنی
غریبونه بسوزی مثل یه چراغ
علی یعنی
دل خونی که لبریزه از غم و داغ
بااینکه توبستره پیکر بی جونش
میخونه یه روضه با لبای پرخونش
از جسم شاه و زخمای فراوونش
گواهیه تاریخ روسیاهه
علی همش غریب و بی سپاهه
- یکشنبه
- 23
- مهر
- 1402
- ساعت
- 15:44
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مرتضی سراوانی گرگانی
ارسال دیدگاه