• سه شنبه 15 آبان 03

 محمد زوار

حضرت امام حسین(ع) -(ای مقتدای خیل صغیر و کبیرها)

119

ای مقتدای خیل صغیر و کبیرها
ای معنیِ تمامیِ نعم الامیرها
خورشید آسمانیِ ماهِ مُنیرها
چشم انتظار سفره‌ی فضلت فقیرها

امشب مرا به خاطر زهرا نگاه کن
آقای خوب من، تو مرا سر به راه کن

ممنونم از محبت و احسان مادرت
دستم همیشه بوده به دامان مادرت
ایل و تبار من همه قربان مادرت
یک کربلا مرا بطلب جان مادرت

بر این فراق و دربدری گریه میکنم
کرب‌وبلا مرا نبری گریه میکنم

ای مظهر تجلی ذات خدا حسین
بر کَشتی هدایتِ ما ناخدا حسین
همسفره‌ی امیر و وزیر و گدا حسین
(صد مرده زنده میشود از ذکر یاحسین)

نام قشنگ تو گره‌ها باز می کند
عیسی به لطف نام تو اعجاز می کند

در مجلس عزای تو مهمان زینبم
از کودکی همیشه پریشان زینبم
آشفته از مصیبت طفلان زینبم
شاگردِ درسِ صبرِ دبستانِ زینبم

زینب همیشه پای ولایت ثُبات داشت
اسلام با کلام فصیحش حیات داشت

شمعی و من به دور تو پروانه می‌شوم
با غیرِ نوکرانِ تو بیگانه می‌شوم
هر صبح و شام راهیِ میخانه می‌شوم
ما بین روضه‌های تو دیوانه می‌شوم

از روضه‌های تو دل من غرق ماتم است
دنیا بدون روضه برایم جهنم است

حالا که حرف روضه شده دَم بیاورید
شال عزا و بِیرَق و پرچم بیاورید
پیراهنِ سیاه مرا هم بیاورید
شعری ز نوحه‌های محرم بیاورید

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

ای میوه‌ی رسول خدا، پیکرت چه شد؟
ای یادگار فاطمه انگشترت چه شد؟
در زیر اسب‌ها بدن بی‌سرت چه شد؟
اصلا خودَت بگو جلوی مادرت چه شد؟

که ناگهان کنار تو از حال رفت و بعد…
خولی دَوان دَوان پی گودال رفت و بعد…

  • دوشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران