• دوشنبه 3 دی 03


شعر مقاومت -(ببند چشم و رها کن زمین رسوا را )

229

ببند چشم و رها کن زمین رسوا را 
در آسمان بطلب چشمه های دریا را 

بدوز چشم به آیات انقلابی نور 
که پایشان زده سلطان عرش امضا را 

همیشه آخر فرعون و ظلم او سیل است 
نجات، سهم حلالیست صبر موسی را 

ببین به حکم «نُریدُ نَمُنَّ» سبز و رها 
دمشق و غزه و پاراچنار و صنعا را 

به رسم وعده ی «إن تَنصُروه، یَنصُرکُم» 
بخوان شمارش معکوس شام یلدا را 

شهادتی که «وَ لاتَحسَبَنَّ أمواتا» 
ضمانتی است سزاوار، مزد احیا را 

یقین که داشته باشی به حق، چه فتح و چه خون! 
چه فرق بین سلیمانی و جهان آرا؟ 

دل استوار به ایمان کن و تماشا کن 
«لَسَوفَ یُعطیکَ رَبُّکَ فَتَرضی» را 

  • چهارشنبه
  • 26
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 12:55
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران