آه و واویلا
هفت روزه که زینب شده غریب و تنها
هفت روزه زینب شده آوارهی صحرا
آه و واویلا
هفت روزه که یه دلخوشی براش نمونده
هفت روزه که پشت حسین نماز نخونده
هفت روزه که دیگه ابالفضلم نداره
جای برادرش عَلَم (نگه میداره) ۳
دشواره دشوار
خدا برا کسی نیاره حتی یک بار
که وسط شلوغیا بشه گرفتار
دشواره دشوار
هفت روزه بچه ها رو زیر پر گرفته
از مَعجرا آتیش و خاکستر گرفته
دل نگرونه جا نمونن توو شب تار
دل نگرونه گم نشن ( توو کوچه بازار) ۳
توو غل و زنجیر
زخم زبون بدتره از ضربهی شمشیر
خارجی میگن بهشون برای تحقیر
توو غل و زنجیر
حسین رو نیزه هم غیوره روی زینب
قرآن میخونه حفظ شه آبروی زینب
کسی نمیدونه که زینب چی کشیده
تشویق قاری و با سنگ (کسی ندیده) ۳
*برای استفاده غیر از ایام هفت امام مادحین بزرگوار میتونن از کلمهی «چند روزه» به جای «هفت روزه» استفاده کنن
- چهارشنبه
- 26
- مهر
- 1402
- ساعت
- 14:3
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
عبدالله باقری
ارسال دیدگاه