سرى رو نيزه ها - برابر منه
باور نمى كنم - برادر منه
سر رو نيزه ها - سالار زينبه
رگاى حنجرش - چه نامرتبه
مونده تنت توو گودال / رقيه رفته از حال
به روى خاک صحرا / شد بدن تو پامال
برده يكى سرت رو / پيرهنِ پيكرت رو
يه نانجيبى هم برد / عمامه ى سرت رو
حسين غريب مادر ۴
آتيش توو خيمه ها - زبونه مى كشيد
يه نصف روز داداش - قامت من خميد
منو آتيش مى زد - اشكاى همسرت
آتيش رسيده بود - به موى دخترت
همه هجوم آوردن / گوشواره ها رو بردن
به زير دست و پاشون / يه چند تا بچه مُردن
چه صحنه هايى كه ديد / چشاى خواهر تو
اثر نموند ديگه از / مزار اصغر تو
حسين غريب مادر ۴
با اينكه داغ تو - درد كمى نبود
مُردم توو خيمه كه - يه محرمى نبود
هر كى حسين يه سهم - از پيكرت رو برد
ديدم چطور حسين - انگشترت رو برد
بى وضو نانجيبا / توو خيمه پا گذاشتن
براى غارت ما / سنگ تموم گذاشتن
بارون اشک تو چشمِ / يتيمت حلقه بسته
از بس دويده رو خار / ناخن پاش شكسته
حسين غريب مادر ۴
- جمعه
- 26
- آبان
- 1402
- ساعت
- 14:44
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه