هوای غمکده را هر که مغتنم بشمارد
به جای نافله اش تیغه علم بشمارد
خوشا کسی که حریم طهور روضه او را
رواق جامعی از روضه اِرم بشمارد
قلوب ما همگی باب قبله ی حرم اوست
رواق سلطنتش را اگر حرم بشمارد
به پای بوسی زُوار او ملک بشتابد
ثواب آبله ها را قدم قدم بشمارد
به آن کبودی بر لوح شانه های رفیعش
نمیشود کرمش را کمی قلم بشمارد
نهاد صورت خود را به روی صورت جُونش
خدا کند که مرا نیز محترم بشمارد
فدای آنکه حبیب است یا زهیرِ خیامش
هزار مرتبه جان داده است و کم بشمارد
شده است رشک ملائک رسولِ تُرک حریمش
خوشا کسی که خودش را سگ حرم بشمارد
گدای دانه ی تسبیح اشک فاطمه هستم
خدا کند که مرا لایق کرم بشمارد
هزار و نهصد و پنجاه تا ستاره خود را
به آسمان تنش تا سپیده دم بشمارد
- چهارشنبه
- 26
- مهر
- 1402
- ساعت
- 22:58
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه