پای سفره ی کسی زانو نزن
روزیتو از خود دلدار بگیر
میخوای از زینب اگه دم بزنی
رخصت ش رو از علمدار بگیر ۲
زینب
بانوی محشر / مظهر ایمانه
دختر حیدر / رجزاش طوفانه
میره با خطبه ش / کوفه رو بشکافه
می ره به جنگ / پسر مرجانه
آفتابی زینب - فصل الخطابی زینب
بَه که از نسل خود ابوترابی زینب
ذوالفقاری زینب - اوج وقاری زینب
خون حیدر توی رگ های تو جاری زینب
زینب عقیلة العرب ۲
از مقامش به خدا همین بسه
عمه جانِ حجت بن الحسنه
کیه این بانوی سرتا پا وقار
دختر آقایِ خیبر شکنه ۲
زینب
من میگم زینب / تو بگو سرالله
بهترین خواهر / واسه ی ثارالله
من میگم زینب / تو بگو شه بانو
میزنه عالم / پای درسش زانو
نطق تو کوبنده - قیام تو پاینده
توی دستای توئه گذشته و آینده
سینه ی سینه زنا - از عشق تو آکنده
جبرییل به خاک چادرت دخیل می بنده
زينب عقيلة العرب ۲
"ها علیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر"
زندگیِ بی علی بی هدفه
هر کسی هر جایی دوس داره بره
خونه ی نوکری ما نجفه ۲
حیدر
اسم حیدر شد / زینت هر منبر
عالمی داره / نوکریِ حیدر
کاش می شد باشم / زائر ایوونش
کاش می شد باشم / خاک پای قنبر
بهترین سرداری - امیر بی تکراری
ای حقیقتی که غیر قابل انکاری
افضل الاذکاری / روی سرم جا داری
توی یل های عرب فقط شما کرّاری
حيدر علی جانم علی ۲
- پنج شنبه
- 27
- مهر
- 1402
- ساعت
- 10:15
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
احسان نرگسی رضاپور
ارسال دیدگاه