• یکشنبه 4 آذر 03

 محسن حنیفی

ورود به کربلا -(طور سینا بوده گویا سینه ی این سرزمین)

148

طور سینا بوده گویا سینه ی این سرزمین
 ساکن این خاک بوده مدتی عرش برین

هفت پرده خَرق شد از سجده بر این آستان
بارگاه قدس بر این خاک می‌ساید جبین

کعبه مشغول طواف خیمه گاه اقدسش
با نوای "ادخلوها بسلام آمنین"

فخر بفروشد زمین کربلا بر آسمان
چون که با خون حسین بن علی گشته عجین

نام هایش غاضِریه، عَقر یا کرببلا
هر کدام از نام‌ها با مقتلی گشته قرین

آیه ‌های قدر می‌آیند با هم کربلا
کاروان آیه‌های نور قرآن مبین 

یک به یک حوریه‌ها مستوره و بین حجاب
پرده‌دار محمل آنها یل ام البنین 

شد مطاف نُه فلک قنداقه شش ماهه‌اش
حاجی گهواره‌ ی او آسمان هفتمین

آمده زهرای مرضیه به استقبالشان
پیشواز کاروان آمد امیرالمومنین 

پای بگذارد به روی خاک چون ناموس دهر
بال بگشاید به زیر پای او روح الامین

خیمه زد غم در دل زینب به هنگام نزول
آسمان‌ها نیز از اندوه او اندوهگین

 گفت بانو این زمین بوی جدایی می‌دهد
میرسد بر گوش جان از این زمین آهی حزین

مریم و آسیه و هاجر عزادارت شدند
نوحه خوانی می‌کند زهرا برایت این چنین

گیسوانت را به دست باد دادی عاقبت 
حنجرت را داده‌ای بر خنجر شمر لعین

خاک بر رخساره "خدّ التریب" من نشست
آه ای "شَیبُ الخَضیبم" آه "مقطوع الوَتین"

آه از وقتی که دست سفلگان افتاده بود
خیمه و عمامه و انگشتری شاه دین

"یا غیاث المستغیثینِ" لب تو چکمه خورد
نیزه ها خوردی به وقت گفتن "هل من معین"

خاک بر سر ریخته کرببلا وقتی شنید
رو بگیرد زینب پرده‌نشین با آستین

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 10:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران