کسی که اُنس بگیرد به در قفس بودن
چه درک میکند از فطرس و اَنَس بودن
خوشا اگر بشوم اشک چشم زُوارت
اگرچه قدر پر و بال یک مگس بودن
از اینکه بین حصیری برای من پیداست
که فیض میبرم اینجا به خار و خس بودن
کسی که بگذرد از خود تویی تمام کسش
عجب مقام رفیعی است "هیچکس" بودن
به جایگاه اباالفضل غبطه باید خورد
برای پادشه بی سپاه، بس بودن
حسین گفتنِ با آه، ذکر تسبیح است
خوش است رتبه ی با آه، هم نفس بودن
فقط برای تو این شأن قابل جمع است
به زیر چکمه ی اعدا و دادرس بودن
- پنج شنبه
- 27
- مهر
- 1402
- ساعت
- 10:29
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه