توو خیمه ها منتظرن - تو رو برگردونم علی
میخوام برم سمت حرم - ولی نمیتونم علی
چجوری بگم به مویی بَنده سر تو
چه بلایی اومده سرِ حنجر تو
چجوری بگم شیش ماههمو چرا زدن
مثه مادرم تو رو چه بی هوا زدن ۲
کاشکی امیدِ / هیچ مَردی ناامید نشه
توو بغل باباش / هیچ پسری شهید نشه ۲
چشات هنوز بازه علی - منو تماشا میکنی
انگاری با خنده داری - دردتو حاشا میکنی
چجوری تو رو به مادرت نشون بدم
چجوری بپوشونم نبینه گلوتو
چجوری دلش اومد که اینکارو کنه
تو رو بزنه با تیری که زد عموتو ۲
با دست خودم / خاک میریزم روی تنت
واسه تو بمیرم / قنداقه میشه کفنت ۲
- پنج شنبه
- 27
- مهر
- 1402
- ساعت
- 16:50
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
داود قاضی
ارسال دیدگاه