نیزه زیاده به تنت - ای قاسمم
مثل عسل شد بدنت - ای قاسمم
برای کشتن تو / چقدر صف کشیدن
با نیت تلافی / با نیزه سر رسیدن
شدی عزیزم شهید کینه
بابات داره می بینه * غم رو دلم می شینه
روضه های تو چه آتشینه
روضه ی زخم سینه * دلم رو برد مدینه
دق داد مجتبی رو - غم یه روی نیلی
یه عمر توو گوشش موند - صدای ضرب سیلی
ای وای از این مصیبت
شبیه اکبر قاسمم - پیرم نکن
نفس بکش از زندگی - سیرم نکن
به دامنم می گیرم / سرت رو جای بابات
شکسته قلب من چون / شکسته استخونات
کاش که ببینم بازم نگاتو
من بشنوم صداتو * صدای خنده هاتو
کرده اجابت خدا دعاتو
رو خاک نکش پاهاتو * که می میرم برا تو
منم مث تو میشم - میفته پیکر من
با اسباشون میتازن - رو جسم بی سر من
ای وای از این مصیبت
- پنج شنبه
- 27
- مهر
- 1402
- ساعت
- 17:25
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه