همدم غصه های من - بابای من
توونی نیست توو پای من - بابای من
رفتی و روز من رو / بابا سیاه کردی
چقدر ازت بپرسم / پس کی تو برمی گردی
حرفی نمونده این رنگ و رومه
بغضت توی گلومه * دیدنت آرزومه
آفتاب عمرم به روی بومه
خنده به من حرومه * کارم دیگه تمومه
کاش از ضریح لبهات - حاجتمو بگیرم
اینقدر زنده موندم - تا روی پات بمیرم
بابا حسین مظلوم
میخوای که از بیابونا - بگم بابا؟
از ارتفاع ناقه ها - بگم بابا؟
افتادم از رو ناقه / پهلوی من شکسته
می دونی چند تا تاول / رو دست و پام نشسته
قد تموم حرم شکسته
با حال زار و خسته * بال و پرم شکسته
غرور چشم ترم شکسته
اسیر و دست بسته * بابا سرم شکسته
مویی برام نمونده - این زجر خیر ندیده
از بس که موی من رو - از پشت سر کشیده
بابا حسین مظلوم
- پنج شنبه
- 27
- مهر
- 1402
- ساعت
- 17:28
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه