توو این دقایقی که / نمیشه هیشکی یارت
به سختی اومدم تا / شاید بیام به کارت
خودم میدونم - کوچیکم اما
میخوام یه قطره توی دریای تو باشم
گفته داداشم - میخواسته بابام
منم همیشه تا ابد پای تو باشم
عمو حسینم ۴
نمیتونم ببینم / به اشک تو بِخَندن
به حنجرِ تو راهِ / تَنَفّسُ و بِبَندن
عموی خوبم - برات بمیرم
چطور ببینم غربتِ توی چشاتو
دویدم از تل - به سمت مقتل
وقتی دیدم توو پنجه ی قاتل موهاتو
عمو حسینم ۴
من اومدم که اینجا / برای تو سپر شم
دیگه دلم نمیخواد / دوباره بی پدر شم
مثل داداشم - کنارت هستم
مثل داداشم همه ی هستمو میدم
نبین کوچیکم - منم به راهت
مثل علمدار حرم دستمو میدم
عمو حسینم ۴
- پنج شنبه
- 27
- مهر
- 1402
- ساعت
- 21:44
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
بهمن عظیمی
ارسال دیدگاه