از غمت - گریه کرده غل و زنجیر
گوشه ی - این زندون شدی زمین گیر
با طناب - بستن راه نفست رو
وای من - از این زندگی شدی سیر ۲
پهلوت که تیر می کشه ، صدا می زنی (مادر ۳)
زبونم لال آقا یه وقت ، نخوری زمین (با سر۳) ۲
گوشه ی سیاه چال / شده قتلگاهت
چی به سرت آوردن مگه / چی بوده گناهت
وای از این غریبی ۴
وای من - از بی رحمی زمونه
روزه هات - وا می شد با تازیونه
رو تنت - جای زنجیر و طنابه
حالتو - کی غیر از خدا می دونه ۲
با دستایی که بسته ست، صدا می زنی (زینب۳)
برا غریبی حسین ، گریه می کنی (هر شب۳) ۲
کی مث تو اینقدر / ناسزا شنیده
باز خدا رو شکر خواهر تو / بزم می ندیده
وای از این غریبی ۴
- پنج شنبه
- 4
- آبان
- 1402
- ساعت
- 13:16
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
احسان نرگسی رضاپور
ارسال دیدگاه