چشمام میباره - قلبم عزاداره ۲
واسه غریبی شهیدی که - مادر نداره ۲
بمیرم، شنیدم، جلو چش زینب افتاد
با لبای تشنه آقام، روی خاکا جون داد
شنیدم، توو قتلگاه تنها شد، بلوا شد
سر پیرَنش دعوا شد ۲
خوب شد نبود ببینه این غربت و عباسم
شنیدم از نزدیک زدن تیر به چشای یاسم
(دیگر مرا ام البینین نخوانید واویلا واویلا
زیرا که من دیگر پسر ندارم واویلا وایلا)
میدونم عباس - ای معنی احساس ۲
پیچیده توی علقمه بوی - عطر گل یاس ۲
شنیدم، که اومد، بالا سر تو عباسم
فاطمه با قد خم اومد پیشت ای یاسم
شنیدم، سرِ سرِ تو دعوا شد، غوغا شد
کمر حسینم تا شد ۲
آب و نشد بیاری مادر بمیرم واست
شنیدم آب نخوردی مادر آخر بمیرم واست
(دیگر مرا ام البینین نخوانید واویلا واویلا
زیرا که من دیگر پسر ندارم واویلا وایلا)
- جمعه
- 26
- آبان
- 1402
- ساعت
- 0:40
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
داود قاضی
ارسال دیدگاه