شده فراق ما - عجب حكايتى
نيومدم حرم - شب زيارتى
خاليه جاى من - يه گوشه ى حرم
كه باز نگات كنم - با چشماى ترم
تا كى بايد جدايى / ادامه داشته باشه
چشام هميشه خيره / به عكس كربلاشه
ايشالا اربعينت / خودم رو مى رسونم
دوباره روبروتون / "سلام آقا" مى خونم
((سلام آقا - كه الان روبروتونم
من ايستادم - زيارتنامه مى خونم - حسین جانم
بذار سايه ات - هميشه رو سرم باشه
شب جمعه - قرار ما حرم باشه - حسین جانم
غلط گفتم - كه چيزى توى كاسم نيست
تو رو دارم - تو رو دارم حواسم نيست - حسین جانم))
شباى جمعه باز - مى گيره قلب من
به ياد روضه هات - اى شاه بى كفن
تموم مقتلت - منو ميده عذاب
كه مى كشن تو رو - بين دو نهر آب
آقا سرِ تنِ تو / چى اومده؟ بمونه
نيزهشو بى مروت / كجا زده؟ بمونه
چطور اومد توو مقتل / خنجر كشيد؟ بمونه
سر تو رو حسين جان / چطور بريد؟ بمونه
- جمعه
- 26
- آبان
- 1402
- ساعت
- 14:39
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه