داره میاد از آسمونا - صدای گریههای زهرا
تا فاطمه روضه میخونه
خیلی دلا رو میسوزونه
امشب رو دستای کبودش
یه پیرهنه که غرق خونه، دل میسوزونه
پیرهنی که روضهٔ بازه / پیکری که با نعل تازه
ده تا سوار براش گرفتن / تشییع جنازه
کاشکی برای پیکرش بمیریم
با روضههای مادرش بمیریم
همین محرم، آخرش بمیریم
(حسین من ۲ حسین جان) ۳
فدات تموم خونوادم - شرمندهتم که نامه دادم
توو دلاشونه بغض و کینه
اگه میشه برگرد مدینه
ترسم اینه که زینب اینجا
سرت رو رو نیزه ببینه، برگرد مدینه
واسه سر تو اشتیاقه / تنور خولی داغِ داغه
رقیه میترسم بیفته / از روی ناقه
به دست بچههات طناب میفته
راشون به مجلس شراب میفته
از نیزه بچهٔ رباب میفته
(حسین من ۲ حسین جان) ۳
- جمعه
- 10
- آذر
- 1402
- ساعت
- 14:12
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محمد بیابانی
ارسال دیدگاه