◾یک فراز روضه
◾حضرت موسی بن جعفر(ع)
بر گردنم زنجیر و حال من خراب است
از طعنه و زخم زبان قلبم کباب است
در انتظار دخترم معصومه هستم
رحمی به مرغ در قفس بالله ثواب است
من از یهودی خوردهام سیلی چو زهرا
جسم ضعیفم تا سحر چون شمع آب است
روز و شبم یکسان شده یا ایهاالناس
نور امیدم در قفس چون آفتاب است
اشکم روان هر شب به زندان بلا شد
من آن گلم این اشکهایم چون گلاب است
ترکیب آب و آتش است در این درونم
سیلی در این محبس بجای هر جواب است
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
- یکشنبه
- 15
- بهمن
- 1402
- ساعت
- 0:29
- نوشته شده توسط
- م مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه