• جمعه 2 آذر 03


در فراق امام زمان (عج ) ( دیده بیدار من دیده بیدار تو )

1139

دیده بیدار من دیده بیدار تو
عمر گذشت و نشد فرصت دیدار تو
در به درم ای طبیب چاره دردم بجوی
هست فقط دست تو داروی بیمار تو
روز به شب، شب به روز،طی کنم اما هنوز
نیست مرا حظی از جلوه رخسار تو
طبع بلندت منیع جاه و جلالت رفیع
دیده مدهوش عقل در عجب از کار تو
نامه سیه دل خراب وای ز روز حساب
گو چه دهد در جواب،عبد گنهکار تو
ره به سما می بری بوی خدا می دهی
یاس فرح بخش من ای گل و من خار تو
کم بنشین با رقیب این عمل از تو عجیب
منفعلم گر چه از رحمت سرشار تو
کوی تو دارالشفا خواجه مُلک وفا
هر چه کنی حکم کن این تو و دادار تو
شاعر؟؟؟

  • یکشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 20:55
  • نوشته شده توسط
  • عفاف

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران