خانم ماهرخ درستی
➖➖➖
خونه رو چقد تمیز کردی
نون تازه پختی مادر جون
امشب انگار که تو این خونه
قراره بیاد واست مهمون
غم عالم
اومده خونه رو کرده جون بر لب
غم عالم
شده مهمون ناخوندمون امشب
وای از این غم (۳)
از چشام داره با غصه میباره بارون نم نم
آخه از کجا بگم من ، از کدوم جفا ، کدوم غم
بی قرارم
---
کی میدونه بعد تو مادر
این خونه واسم یه زندونه
کی میدونه بی تو میمیرم
غیر تو کسی نمیدونه
چی بگم من
از کدوم غم ، غم کوچه یا خونه
چی بگم من
از تموم مدینه دلم خونه....
آی زمونه...(۳)
آه مادرم یه روزی میگیره دامن ظلمو
آه مادرم یه روزی میسوزونه تن ظلمو
فاطمه جان
---
شب شده ، دلم پریشونه
شب شده ، تو اما بیداری
شب شده ، غم اومده اینجا
پشت در ، نشسته...انگاری
دیدی آخر
غم عالم اومد ما رو تنها کرد
دیدی آخر
ماه مهمون نوازت درو وا کرد
بابا حیدر (۳)
کاش میشد که آب بشم من ، روی آتیشای این در
کاش میشد نسیم بشم من ، بوزم به سوی مادر
بابا حیدر
➖➖➖
منبع جواز نوکری
لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari
- سه شنبه
- 3
- مهر
- 1403
- ساعت
- 9:36
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه