خون فرش قرمز نیست که، بردار پایت را
در خون تماشا کن زمان انتهایت را
خون، آه مظلوم است میآید به دنبالت
یک روز پیدا میکند در شهر جایت را
خون با فراموشی رفاقت میکند؟ هرگز
یادش نخواهد رفت ای موشک! صدایت را
جز خون و خوانخواری که زالو ها نمیفهمند
امشب نشان دادی به دنیا اشتهایت را
تا سمت خون میایستد قبله نما، هرگز
باور نخواهد کرد دنیا حرف هایت را
من شیشه ی عمر خودت هستم، که میافتم
داری به پایان میبری خود ماجرایت را
شمعی اگر پروانه را در آتشش سوزاند
با مرگ می بیند سزای این جنایت را
موسی کجایی! سامری ها سخت مشغولند
موسی کجایی! تا بیندازی عصایت را
▪️
هاجر شدن! سعی صفا و مروه! بیهوده است
وقتی نخواهی یافت دیگر بچه هایت را
شاید تمام کودکان را مرگ خوابانده!!!
مادر! نمیخواهد بخوانی لای لایت را
#محسن_حسنی
➖➖➖
منبع جواز نوکری
لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari
- سه شنبه
- 3
- مهر
- 1403
- ساعت
- 11:8
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن حسنی
ارسال دیدگاه