موهای سوخته میون دود و شراره
شعلهی آتیش بجای بارون میباره
دم فرات و صدای آب و ربابه
یه آسمون بیقراره...
سکوت و غصه و غم، شب و سیاهی و آه
هق هق آروم بچه ها، به زیر تازیونه
یه طفل معصومی که، موهاشو میکشیدن
خسته و زخمی یه گوشهای چه روضهای میخونه
دل ماه و ستاره خونه ای وای ای وای
رو نیزها سری محزونه ای وای ای وای
زمین کربلا وای وای وای
پر از کرب و بلا وای وای وای
......
حال یتیم اینجوری که دیدن نداره
غنچهی پرپرشده که چیدن نداره
پشت سر طفلکی که ترسیده باشه
دیگه دویدن نداره
میون آتیش و دود، که عمه پیدا نبود
دعوا سر گوشواره میشه، عمو نباشه اگه
عمود خیمه شکست، سری به نیزه نشست
اهل حرم آواره میشه،عمو نباشه اگه
یکی صدا میزنه بابا بابا بابا
اومده با قد خم اینجا زهرا زهرا
زمین کربلا وای وای وای
پر از کرب و بلا وای وای وای
#حاج_ابوالفضل_جدیان
#زهرا_غفاری
@javazenokari
منبع جواز نوکری
- یکشنبه
- 8
- مهر
- 1403
- ساعت
- 20:23
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
ابوالفضل جدیان
ارسال دیدگاه