بگو در سکوت و هیاهو ، علی
بگو مثل درویش، یاهو ، علی
بگو شافع هر چه عاصی، حسین
بگو ضامن هر چه آهو، علی
بپرس از پیمبر که تا ساق عرش
کجاها که می رفته با او، علی
امیر و ابرمرد بی تاج و تخت
شهنشاه بی برج و بارو، علی
به هنگام شق القمر، ماه را
دوتا کرده با تیغ ابرو، علی
خدا روز محشر نشسته به تخت
در آن سو محمد، در این سو، علی
پس از تفلحوا، امر فرمود حق:
که قالوا محمد که قالوا علی
به دنیای فانی تمایل نداشت
به اندازه ی تاری از مو، علی
فقط دست او فوق ایدیهم است
اگر دست خود را کند رو، علی
قسیم بهشت و جهنم علی ست
صراط و حساب و ترازو، علی
به دوشش فقط نان گندم گذاشت
خودش کرده با نان جو، خو، علی
خدا، بنده ای مثل حیدر ندید
خدا ترس بود و خداجو، علی
نجف تا ابد عین دارالشفاست
که زهرا طبیب است و دارو، علی
چه شب ها که همراه با فاطمه
زده خانه را آب و جارو، علی
پس از ارتحال رسول خدا
چه کرده است با داغ بانو، علی
چرا دست های خدا بسته شد؟
چه شد آن همه زور بازو، علی؟!
بمیرد الهی زمین و زمان
گذارد اگر سر به زانو، علی
چه کرده است با آن در سوخته؟
چه کرده است با درد پهلو، علی
در آن شهر یک روز خوش هم نداشت
پس از کوچ سرخ پرستو، علی
خبر دارد اسما که هنگام غسل
چه ها گفته با یاس شب بو، علی...
➖➖➖
منبع جواز نوکری
لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari
- سه شنبه
- 10
- مهر
- 1403
- ساعت
- 9:58
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
روح اله گائینی
ارسال دیدگاه