مثل معتاد های گیر مواد
یا گدایان زار کارتن خواب
همه در ها به روم بسته شده
بروم تا کجا امام رضا؟!
سگ ولگرد هرکجا نشدم
من سگ کوچه توام آری..
هیچکس فکر حال و روزم نیست
جز شما جز شما امام رضا
من بی دست و پای دوزاری
شاعر شعرهای تکراری
آمدم به دکان عطاری
چیست من را دوا امام رضا؟؟
قلّک خالی شکسته منم
ناامیدی بعد شوقم من
بی محلی نکن گرفتارم
راه با من بیا امام رضا
تاجر ورشکسته در زندان
سرطانی خسته نگران
کودک قهر کرده با دگران
همه گفتند یا امام رضا
یک رفیقم هنوز بیکار است
یک رفیقم نرفته سربازی
فقرای بدون ویزا را..
میبری کربلا امام رضا؟!
- پنج شنبه
- 19
- مهر
- 1403
- ساعت
- 20:50
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
سید پوریا هاشمی
ارسال دیدگاه