• دوشنبه 3 دی 03

استاد سید رضا موید

متن شعر امام_زمان_مناجات -(بیا که جان به لب آمد ز شوق دیدارت )

110

بیا که جان به لب آمد ز شوق دیدارت 
همیشه یار دل من! خدا نگه‌دارت!

چو اشک بر سر بازار دیده پای گذار 
الا که گرم‌تر از محشر است بازارت!

نشسته‌اند به راه و ستاده‌اند به صف
پیمبران الهی به شوق دیدارت 

سلامت دو جهان را به هیچ انگارد 
عنایتی که تو داری به جان بیمارت 

مرا دمی ز کمند غمت رهایی نیست 
که بوده این دل ما دم به دم گرفتارت

متاع مهر تو سرمایه‌ای است بی‌نقصان 
دلم خوش است بدین مایه‌ام خریدارت 

رسان به تربت زهرا سلام ما و بگو 
بده ز دور جواب سلام زوّارت

سری ز پنجرۀ خانه‌ات درآر و ببین 
به صد امید نشستیم پشت دیوارت 

قبول شعر «مؤیّد» نکوترین صله است 
قبول کن که نباشد جز این سزاوارت

  • شنبه
  • 5
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران