آه ای خدای مهربان قَدضاقَ صَدری
از دوری صاحب الزمان قَدضاقَ صَدری
دردا که تازه می شود داغی به داغی
با غصه های بی امان قَدضاقَ صَدری
از این قفس یاران همه پرواز کردند
رفتند سوی آسمان قَدضاقَ صَدری
اندوه یاران با غزل ، آسان نگردد
مانده قلم ها ناتوان قَدضاقَ صَدری
ما را نمی فهمد کسی در این حوالی
دیگر نمانده همزبان قَدضاقَ صَدری
با غزه و با ضاحیه ، گریه نوشتم
از گریه های کودکان قَدضاقَ صَدری
سیدحسن رفته ولی باور نکردم
با داغ های بعد از آن قَدضاقَ صَدری
خسته شدم از زندگی ، از جای ماندن
من را بخر با عاشقان قَدضاقَ صَدری
دشمن کند شادی به داغ هر علمدار
با خنده های دشمنان قَدضاقَ صَدری
بر ما علمدار حسین درس وفا داد
این جمله شد مرثیه خوان قَدضاقَ صَدری
پ. ن :
اباالفضل(علیه السلام) به حسین(علیه السلام) عرض می کند:«قَدْ ضَاقَ صَدْرِي»، سینه ام تنگی می کند؛«وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاة»، از زندگی بیزارم....
#مقاومت
#سید_حسن_نصر_الله
#سید_هاشم_صفی_الدین
سیدٌ بعد سید ... شهیدٌ بعد شهید
۱۴۰۳/۰۸/۰۴
- یکشنبه
- 6
- آبان
- 1403
- ساعت
- 19:37
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه