یک بارِ دیگر ای بِلال ای یار طاها
بَرگو اذان بر مَأذنه با سوز آوا
بگو اذان که، دل بی شکیب است
بگو به عالَم، علی غریب است
آه و واویلا آه و واویلا...
بر مَأذنه بر گو زهرا دل غمین است
چون رهبر مظلومِ او خانه نشین است
داغِ دل من، داغِ حبیب است
بگو به عالَم، علی غریب است
آه و واویلا آه و واویلا...
رفتی ندیدی من چه سختی ها کشیدم
سیلی به رویم خورد و از غصه خمیدم
فقط به حالم اجل طبیب است
بگو به عالَم، علی غریب است
آه و واویلا آه و واویلا...
- سه شنبه
- 8
- آبان
- 1403
- ساعت
- 13:48
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه