با ولایت همقَدم شد؛ پشتِ أعدا را شکست
لحظه لحظه در وجودش حبّ دنیا را شکست
پیر شد با خونِ دل در وادیِ خدمت به خلق
با تقلّایَش عیارِ موجِ دریا را شکست
روز و شب پیگیر بود و ساعتِ کاری نداشت
قید و بندِ اشتباه و رسم بیجا را شکست
باز کرد از کار مردم هر دقیقه صد گره
اینچنین تندیس شایدها و امّا را شکست
با حمایت از قیام #وعده_ی_صادق چه خوب...
هیبتِ پوشالیِ صهیون و حیفا را شکست
سالها بر گردنِ ظالم تبر زد با جنم
بود ابراهیم و بی صبرانه بت ها را شکست
مانْد مثل حاج قاسم پایِ کارِ انقلاب
با شهادت رفت و داغش قلبِ آقا را شکست
پیکرش آتش گرفت و خوب شد باران گرفت
آه...از این غم که بغضِ کهنهٔ ما را شکست
روی خاک افتاده بود و رفت شعرم کربلا
شمر(لع) آمد حرمتِ اولادِ زهرا(س) را شکست
بی برادر مانده بود و دستهایش بسته شد
عصر عاشورا غرورِ زینبِ کبری(س) را شکست!
- چهارشنبه
- 9
- آبان
- 1403
- ساعت
- 12:26
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه