• یکشنبه 4 آذر 03


متن شعر عزای شب دوم ماه محرم زبانحال_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها -(سرزمینِ کربلا غم در دلم انداخته)

18

سرزمینِ کربلا غم در دلم انداخته
آسمانش کوهِ ماتم در دلم انداخته

ای عزیزِ مادرم با خواهرت چیزی بگو
خاکِ اینجا...درد؛ هر دم در دلم انداخته

هر چه می بینم تو را دلشوره میگیرم حسین(ع)
حنجرت داغِ دمادم در دلم انداخته

صحبتِ آهسته ات با خاکِ اینجا نیمه شب
غصه هایِ هر دو عالم در دلم انداخته

بر رقیه(س)-جان،نوازش هایِ بیش از حدّ تو
غربتی پیوسته، کم کم در دلم انداخته

حرف هایت با علی-اکبر(ع)، عجب بیتابیِ
إرباً إربا...نامنظم در دلم انداخته

بوسه هایت بر گلویِ نازکِ طفلِ رباب(س)
حسّ بغض و اشکِ نم نم در دلم انداخته

زل زدی بیتاب بر عباس(ع) و این طرزِ نگاه
بیقراری هایِ مبهم در دلم انداخته

این نگاهِ ممتد و پنهانی ات بر معجرم
لحظه لحظه حالِ دَرهم در دلم انداخته

در سرم افتاده روز و شب فقط فکرِ وداع
بسکه نام  کربلا؛ غم در دلم انداخته!

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران