سال ها هر لحظه بیش از پیش غربت داشتن
علتش این است با حیدر اخوت داشتن
تو نخستین مرد این قومی که فخرت باشد این :
خَلقا و خُلقا به پیغمبر شباهت داشتن
ای به قربانت که حتی نوح هم دارد نیاز
از تو در روز جزا برگ شفاعت داشتن
بر نماز جعفر طیار تکیه می کنیم
در شب دلواپسی ها ، وقت حاجت داشتن
ای نجاشی ها مسلمانان کوه همتت
ای چراغ شاهراه استقامت داشتن
آن زمان السابقون السابقون گشتی که بود
شرک فخر مدعی های خلافت داشتن
کیستی بابای این امت برادر خوانده ات؟
شد نصیب چند تن این حد سعادت داشتن
خوش قدم بودی و خیبر پیش پایت فتح شد
این خودش یعنی که خیر بی نهایت داشتن
شادمان از فتح خیبر یا که دیدارت شود
حضرت عین الیقین مانده است و حیرت داشتن
گرچه دادی دست اما پرچم از دستت نرفت
این چنین باید به این مکتب ارادت داشتن
از تو می گیرد ابوفاضل مدد در علقمه
می دهد بر کل عالم درس غیرت داشتن
پرچمت دست فراری ها نمی افتاد کاش
نیست کار هر کسی مثل تو جرات داشتن
روز های حیدر کرار بی تو پر شد از
دم به دم از جای خالی ات شکایت داشتن
خانه ات شد ماجرایش چون فدک بعد از نبی
آه آه از روزگار ،آه از حسادت داشتن
تشنه جان دادی ولی اسما بدون تو نداشت
در دلش یک ذره ترس هتک حرمت داشتن
ای امیر موته این حق عروس تو نبود
در چهل منزل به تن رخت اسارت داشتن
- یکشنبه
- 4
- آذر
- 1403
- ساعت
- 10:17
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد حسین رحیمیان
ارسال دیدگاه