یا زهرا(س)
دری سوزان وبا یک ضربه بر در
گل افتاد و کنارش غنچه پرپر
در آنجا باغبانی دست بسته
نگاهش می کند با دیده ی تر
بود گل فاطمه(س) محبوب طاها
عزیز جان و پشتیبان حیدر
فداییِ ولی اش گشته زهرا
پر از واویلتا شد عرش داور
از او فریاد وا بابا بلند است
یل خیبر شکن، درمانده، مضطر
امان از گریه ی طفلان زهرا
امان از ناله های وای مادر
شعر :اسماعیل تقوایی
- شنبه
- 10
- آذر
- 1403
- ساعت
- 14:30
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه