◾وفات حضرت
◾زینب کبری (س)
شرح غم میدهم به حال حزین
رفتهام تا کنار عرش برین
غم زینب نموده چون آبم
روزگاریست گشتهام غمگین
بانویی در فصاحت و تقوا
بانویی مثل مادرش زهرا
بانویی که اساس کرببلاست
نام نامیش زینب کبری
صبر از صبر زینبی مات است
روح توحید مظهر ذات است
همه گفتند حیدر ثانیست
هرچهمیگویماز افاضاتاست
مادرش را میان خون دیده
رخ باباش لالهگون دیده
در مدینه غم برادر را
غصههاییز حدفزوندیده
طفل بوده که یار بابا شد
کودکی بوده لیک تنها شد
بعد مادر شده پرستار و
خانهدار علی به شبها شد
بستری غرق خون و مادر را
اشکهای بخون برابر را
گریههایی که از حسن دیده
هق هق نالههای حیدر را
بین غم تا حسین را میدید
گل شادی ز چهرهاش میچید
باحسین شاد بود و شادتر میشد
آن زمانی که بر رخش خندید
روزگارش سیاه شد از کین
تا حسینش فتاد روی زمین
رفت بالای تل زینبیه
گفتمادرحسینخودتوببین
روز هجران شب وصال آمد
طی شده روز و ماه و سال آمد
از جنان یار با علمدارش
بهر دیدار خوش خصال آمد
حنجر زخمی و تن گلگون
زخمهایش ز هر چه هست افزون
ناله زد زینبم بیا خواهر
تا رویم زین جهان دون بیرون
نالههای حسین حسین سر داد
باز بر مرغ روح خود پر داد
پیکر غرق خون به چشمش دید
پیش پای حسین خود سر داد
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
- پنج شنبه
- 27
- دی
- 1403
- ساعت
- 1:39
- نوشته شده توسط
- م مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه