#مناجات
آندم که تو را دارم اصلا که چه غم دارم
گر کوهی زِ غم دارم در سینه چه کم دارم
هرگز نرود یادت از خاطره ی جانم
هر آنچه که من دارم از لطف و کرم دارم
ای خالقِ سبحانم از لطفِ تو عرفانم
صد داده ی انعام از اربابِ نِعَم دارم
در سلسله کویت دیوانه و مجنونم
نازم که هوای تو در شوقِ سرم دارم
تا مِهرِ تو شد یارب این روشنیِ جانم
این سینه حریمِ توست دلتنگِ حرَم دارم
گر پرتوِ انوارت پیوندِ ضمیرم شد
گو سایه ی جنت را در باغِ اِرَم دارم
جانا! تو فقط هستی مقصودِ من این هستی
آندم که تو را دارم گو پس که چه غم دارم!
هستی محرابی
- یکشنبه
- 19
- اسفند
- 1403
- ساعت
- 0:5
- نوشته شده توسط
- ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه