خوشا كه تير غم تو به اشتباه نرفت
همينكه حرف تو شد از لبانم آه نرفت
به نرخ عيش خريدم غم تو را اما
در اين معامله هرگز سرم كلاه نرفت
به آفتاب شفاعت نمى رسد هر كس
كه زير سايه اين پرچم سياه نرفت
زياد خون به زمين ريخت در دل تاريخ
كسى شبيه تو اما به قتلگاه نرفت
ميان جمعيتى كه به قتلگاه آمد
كسى نبود كه روى تن تو راه نرفت
یاسین قاسمی
- سه شنبه
- 10
- تیر
- 1404
- ساعت
- 13:33
- نوشته شده توسط
- ياسين قاسمى
- شاعر:
-
یاسین قاسمی
ارسال دیدگاه