• جمعه 9 آبان 04


شعله ی آتش ز هیزم پشت در بالا گرفت (هجوم به خانه ی وحی و مصائب حضرت زهرا(س)گریز به روضه حضرت علی اصغر(ع))

26

هجوم به خانه ی وحی و مصائب حضرت زهرا(س)گریز به روضه حضرت علی اصغر(ع)

بعد پیغمبر تمام کینه ها بالا گرفت

وای از روزی که ثانی حکم از شورا گرفت

.

هیزم آوردند و جمعیت همه مشعل به دست

ازدحام جمعیت ها راه معبر ها گرفت

.

آتش آوردند و آتش ریختند ، آتش گرفت

دست شعله دامن بیت ولایت را گرفت

.

آتش از بس شعله ور شد پشت در اطراف در 

آخر سر هم توان و قوت از لولا گرفت

.

سرخ شد مسمار در، هم سوخت بال جبرئیل 

شعله ی آتش ز هیزم پشت در بالا گرفت

.

با لگد میزد به در با بغض حیدر زد لگد

مادر اما پشت در بود و در از پهنا گرفت

.

مادری در پشت آتش ، لشگری میزد به در

میخ ،… ذکر آیه ی بردً سلاما را گرفت

.

حرمت خانه شکست و در شکست،لولا شکست

شاعر از اینجا به بعدش ذکر واویلا گرفت

.

میخِ داغ و استخوانِ خشک و ضرب ِ پا قوی

میخ بین استخوان ها بین دنده جا گرفت

.

مادر افتاد از نفس از بس که بین دود بود

قوتش را دود و درد بی حدش حتی گرفت

.

نا مسلمان تا که پا در مسند اعلا گذاشت

چادر خاکی مادر را به زیر پا گرفت

.

دست سنگین و تنی بی حال و زخمی وای من

ضرب سیلی قوت از انسیه الحورا گرفت

.

فضه را میزد صدا ، فضه به فریادم برس

جان طفلم را فشار و ضرب پا از ما گرفت

.

.

.

طفل گفتم من علی اصغر به یادم آمد و

اصغرش را روی دستش تا پدر بالا گرفت

.

تیر آمد،تیر خشک و طفل و حلقومی ظریف

تیر مردافکن که چشم حضرت سقا گرفت

.

دست و پایش را حسین گم کرد آن دم تا که دید

نوک تیر حرمله در نای اصغر جا گرفت

.

بین خیمه رفتن و ماندن مردد شد حسین

بین میدان لرزه سر تا پا تن آقا گرفت

.

دست و پا میزد علی لشگر همه کف میزدند

خنده اش از هر چه بدتر جان بابا را گرفت

.

"زائرم" حک میشود بر روی سنگ قبر من

تا دم مرگ از علی دم زد،دم از مولا گرفت

.

قاتل ام ابیهارا بپرسی گر زمن میگویمت

تا ابد لعنت به آنکه راه بر زهرا گرفت


رامین برومند(زائر)

۱۴۰۴/۰۶/۰۴

  • چهارشنبه
  • 7
  • آبان
  • 1404
  • ساعت
  • 16:57
  • نوشته شده توسط
  • زائر

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران