هجوم به خانه ی وحی و مصائب حضرت زهرا(س)گریز به روضه حضرت علی اصغر(ع)
بعد پیغمبر تمام کینه ها بالا گرفت
وای از روزی که ثانی حکم از شورا گرفت
.
هیزم آوردند و جمعیت همه مشعل به دست
ازدحام جمعیت ها راه معبر ها گرفت
.
آتش آوردند و آتش ریختند ، آتش گرفت
دست شعله دامن بیت ولایت را گرفت
.
آتش از بس شعله ور شد پشت در اطراف در
آخر سر هم توان و قوت از لولا گرفت
.
سرخ شد مسمار در، هم سوخت بال جبرئیل
شعله ی آتش ز هیزم پشت در بالا گرفت
.
با لگد میزد به در با بغض حیدر زد لگد
مادر اما پشت در بود و در از پهنا گرفت
.
مادری در پشت آتش ، لشگری میزد به در
میخ ،… ذکر آیه ی بردً سلاما را گرفت
.
حرمت خانه شکست و در شکست،لولا شکست
شاعر از اینجا به بعدش ذکر واویلا گرفت
.
میخِ داغ و استخوانِ خشک و ضرب ِ پا قوی
میخ بین استخوان ها بین دنده جا گرفت
.
مادر افتاد از نفس از بس که بین دود بود
قوتش را دود و درد بی حدش حتی گرفت
.
نا مسلمان تا که پا در مسند اعلا گذاشت
چادر خاکی مادر را به زیر پا گرفت
.
دست سنگین و تنی بی حال و زخمی وای من
ضرب سیلی قوت از انسیه الحورا گرفت
.
فضه را میزد صدا ، فضه به فریادم برس
جان طفلم را فشار و ضرب پا از ما گرفت
.
.
.
طفل گفتم من علی اصغر به یادم آمد و
اصغرش را روی دستش تا پدر بالا گرفت
.
تیر آمد،تیر خشک و طفل و حلقومی ظریف
تیر مردافکن که چشم حضرت سقا گرفت
.
دست و پایش را حسین گم کرد آن دم تا که دید
نوک تیر حرمله در نای اصغر جا گرفت
.
بین خیمه رفتن و ماندن مردد شد حسین
بین میدان لرزه سر تا پا تن آقا گرفت
.
دست و پا میزد علی لشگر همه کف میزدند
خنده اش از هر چه بدتر جان بابا را گرفت
.
"زائرم" حک میشود بر روی سنگ قبر من
تا دم مرگ از علی دم زد،دم از مولا گرفت
.
قاتل ام ابیهارا بپرسی گر زمن میگویمت
تا ابد لعنت به آنکه راه بر زهرا گرفت
رامین برومند(زائر)
۱۴۰۴/۰۶/۰۴
- چهارشنبه
- 7
- آبان
- 1404
- ساعت
- 16:57
- نوشته شده توسط
- زائر
- شاعر:
- 
                            رامین برومند

 
                 
                 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
ارسال دیدگاه