سینه ام آباد گل نرگس است
دل خوش امداد گل نرگس است
یاد خدا یاد گل نر گس است
شب شب میلاد گل نر گس است
دل به ولای گل نرگس ببند
بهر ظهورش صلواتی بلند
محو تماشای تو بودن خوش است
غرق تمنّای تو بودن خوش است
واله و شیدای تو بودن خوش است
خاک کف پای تو بودن خوش است
گر که لب یار دلم وا شود
صد گره از کار دلم وا شود
ای که ولای تو شده یاورم
خاک سر کوی تو تاج سرم
ناز تو را با دل و جان می خرم
ای به فدایت پدر و مادرم
کاش شوم مورد تایید تو
مست شوم از مِی توحید تو
غنچه به یاد تو شکوفاتر است
دل به امید تو شکیباتر است
گفته نبی عشق تو گیراتر است
مهدی من از همه زیباتر است
باعث آرامش دل ها تویی
عشق علی یوسف زهرا تویی
ای که ولای تو مرا دین شده
قلب من از عشق تو آذین شده
عاشق عشق تو خدا بین شده
زمزمه روز و شبم این شده
منتظران را به لب آمد نفس
ای شه خوبان تو به فریاد رس
ای که جمال تو نصیبم نشد
دیدن خال تو نصیبم نشد
وصف کمال تو نصیبم نشد
گر چه وصال تو نصیبم نشد
صبح و مسا رو به خدا می کنم
بهر ظهور تو دعا می کنم
دل شده شیدای تو یابن الحسن
غرق تمنای تو یابن الحسن
خانهٔ دل جای تو یابن الحسن
گریه شب های تو یابن الحسن
برده قرار از دل افلاکیان
بی خبر از حال تواند خاکیان
یوسف دل ترک سفر کی کنی؟
کاخ ستم زیر و زبر کی کنی؟
باز درِ فتح و ظفر کی کنی؟
شام غم هجر، سحر کی کنی؟
صوت دل آرای تو بشنیدنی ست
خیمه سبزت به خدا دیدنی ست
کاش که من از تو خبر داشتم
از غم تو دیده ی تر داشتم
کاش که در پای تو سر داشتم
بر رخ ماه تو نظر داشتم
کاش که در دولت هم عهدیت
بشنوم آوای انا المهدیت
شاعر : سید مجتبی شجاع
- یکشنبه
- 8
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 13:13
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه