بال و پر ِ خسته پريدن دارد آيا!؟
يا چشم های بسته ديدن دارد آيا!؟
ای باغبانم ..! دست بردار از دل من
ناز ِ گل زخمی خريدن دارد آيا!؟
ديروز زينب کوشش بيهوده می کرد
يک مشت خون ، شانه کشيدن دارد آيا!؟
می خواهی از زهرا چه چيزی را بدانی؟
افتادن بانو... شنيدن دارد آيا!؟
از تو توقع ، چيز ديگر داشتم من
رخساره يِ نيلی ، خميدن دارد آيا!؟
ميل دل من نيست ، مجبورم ، وگرنه
از تو ، همه عشقم ! بريدن دارد آيا!؟
شاعر : ياسر حوتي
- چهارشنبه
- 11
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 17:51
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه