بیا و درد دلم را دوباره درمان کن
مسیر سخت مرا با نگاه آسان کن
صدای زخمی خود را به گوش من برسان
مرا ز نیزه به یک یا اُخیه مهمان کن
دلم گرفته برادر، برای خواهر خویش
بیا و باز تلاوت کلام قرآن کن
اگر چه سنگ زنندت بیا و دشمن را
ز معجزات نفس های خود پشیمان کن
هلال یک شبۀ من، که گفته رویت را
به پشت ابرِ کبودی چنین تو پنهان کن
به اشک چشم یتیمان کسی نظر نکند
گهی نگاه ز نیزه به اشک طفلان کن
تمام دور و برم پُر شده ز نامحرم
نگاه تُند بر این اهل نامسلمان کن
حدیث غُربت ما را همیشه می خواند
حسین من به «وفائی» نگاه احسان کن
شاعر:سید هاشم وفایی
- یکشنبه
- 15
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 15:8
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه