این چه ماهی ست که خون صورت او پوشیده ؟
این چه نخلی ست به صحرای عطش خشکیده ؟
این چه سروی ست تبر خورده شکسته ساقه ش ؟
این چه یاسی ست که عطرش همه جا پیچیده ؟
به مقامش شهدا روز جزا غبطه خورند
این علمدار که بازویش علی بوسیده
درد این است که سردار به خاک افتاده
هر که از راه رسیده زده ، تن پاشیده
بیشتر تیر فرو رفته میان بدنش
هرچه از درد به خون روی زمین غلطیده
از کجای بدنش تیر برادر بکشد ؟
از سر و سینه کشد ؟ یا ز دهان و دیده ؟
شد شکسته کمرش ، وای حسین آمد و دید
پلک سقا به نوک تیر سه پر چسبیده
شاعر:رضا رسول زاده
- یکشنبه
- 15
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 15:24
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا رسول زاده
hamid
ممنون از شعر زیبات پنج شنبه 27 شهریور 1393ساعت : 11:20