• دوشنبه 3 دی 03


شعر ولادت امام سجاد(تو آمدی معنا کنی معنا شدن را)

1318

تو آمدی معنا کنی معنا شدن را
زیبا کنی زیبایی و زیبا شدن را
وقتی خدا می خواست با تو گُل کند، تو
 ترسیم کردی گل شدن را وا شدن را
تو آمدی تا حضرت آدم نخواهد
 زین پس اسیر جذبه حوّا شدن را
آرامش چشم تو یاد نوح داده است
کشتی نشستن را و بر دریا شدن را
تو آمدی هنگام از دریا گذشتن
 موسی بیابد علت موسی شدن را
عیسی، مسیحا بودنش را از تو دارد
تی دلیل حضرت عیسی شدن را
ای نور چشم آل طاها! آمدی تا
برخود ببالد فاطمه زهرا شدن را
تو آمدی تا دختر حیدر بخواند
در چشم هایت زینب کبری شدن را
وقتی لبانت را مکید از شوق، عباس
فهمید آنجا حکمت سقا شدن را
تو خنده کردی و حسین بن علی یافت
در خنده هایت لذت بابا شدن را
تو افتخار و زینت عُبّاد  هستی
 ابن الحسینی حضرت سجاد هستی
دست قنوتت ربّنا را نور داده است
شور تو اهل آسمان را شور داده است
چشم تو خورشید تمام کهکشان هاست
از هر کجا تا نا کجا را نور داده است
طرز رکوعت، شیوه ذکر و سجودت
دست عبادت پیشه گان منشور داده است
این، دانه های اشک یا تُنگ شراب است
آن چشم ها انگار که انگور داده است
می خواست تا قسمت کند حق مستیت را
هر جام را اندازه مقدور داده است
نطق مرا در وصف تو گویا نموده است
اصلاً زبان را هم به این منظور داده است
غارت مکن قلب مرا با چشم هایت
زخمی است این دل بس که نیشابور داده است
من، بد، ولی در بین خواهان تو ایزد
 هم وصله های جور هم ناجور داده است
تو آمدی حتی خدا در آسمان ها
 هی سفره ها انداخته هی سور داده است
   تو آمدی بانگ مبارک باد برخاست
 از قدسیان فریاد یا سجاد برخوا
شاعر:محسن ناصحی

  • دوشنبه
  • 16
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 15:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران