• دوشنبه 3 دی 03


شعر شب عاشورا(این جا به پشت خیمه صداها چه آشناست)

1643
1

این جا به پشت خیمه صداها چه آشناست
آری صدا صدای مناجات کربلاست
امشب شب نماز و مناجات و گریه است
فردا زمان، زمانِ ملاقات با خداست
از خیمه ای صدای تلاوت رسد به گوش
این صوت دلنوازِ علی اکبر از کجاست؟
سوز و دعا و آه و نوا از کجا رسد؟
گویی حسینِ فاطمه در حال التجاست
انگار این وداع شب آخر است و بس
از هر کسی سراغ کنی، کار او دعاست
امشب میان خیمه و سجاده و حرم
فردا به خون و خاک، سلیمان کربلاست
عباس، در قنوت شبش آرزو کند
یا رب مرا ببخش اگر آب پر بهاست
سجاد در دعا چه طلب از خدا کند
یا رب! تنِ نهیف من افسوس مبتلاست
زینب دعای نیمه شبش جز حسین چیست؟
تنها نه بر حسین که بر آل مصطفاست
گاهی صدای گریۀ یک شیرخواره است
لالای دختری ست، چه دردانه، خوش صداست
این نازدانه ها که دل از خیمه برده اند
یا رب قنوتشان چه غریبانه، با حیاست
احاب، آن طرف همه مشغول ناله اند
گویی حبیب، فکر کسی پشت خیمه هاست
گویی به گوش زینب کبری رسیده است
فردا حسین یکّه و تنها به نینواست
اصحاب، آمدند به دلداریِ حرم
انگار زینب از سخنی سخت در نواست
فردا مگر حسینِ من ای قوم! بی کس است
این گونه از غریبیِ خود شکوه اش چراست؟
گفتند: یا عقیله! خدا صبرتان دهد
فردا که گفته یکّه و تنها امام ماست؟
ای دختر بتول! مگر مرده ایم ما؟
جان های ما همه قربانی شماست
این گونه گریه های شما را ندیده ایم
والله دیدنِ غمتان ننگ این سپاست
بانوی ما! خدا نکند بی حسین شوی
جان های ما فدای عزیزان مرتضاست
ما را هزار بار اگر سر جدا کنند
این مرگ در رکاب حسین آرزوی ماست
حالا که هست، صحبت احلی من العسل
زیباترین سخن به لب ابن مجتباست
این گونه است مردن شیرین تر از عسل
حالا زمان پَر زدنِ ما سویِ خداست
این صحنه ای ست از شب زیبای کربلا
حالا وظیفه چیست؟ که مشتاق کربلاست؟
ما را برای کرب و بلا آفریده اند
یعنی حسین منتظر ما به نینواست
شاعر:محمود زولیده

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 8:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران