• سه شنبه 15 آبان 03


شعر شهادت حضرن زهرا (س) ( درین شب ها ز بس چشم انتظاری می‏برد زهرا)

2419

 درین شب ها ز بس چشم انتظاری می‏برد زهرا
 پناه از شدّت غم ها، به زاری می‏برد زهرا!
ز چشم اشک بار خود، نه تنها از منِ بی دل
 که صبر و طاقت از ابر بهاری می‏برد زهرا
اگر پشت فلک خم شد چه غم؟! بار امانت را
 به هجده سالگی با بردباری می‏برد زهرا

 

زیارت می‏کند قبر پیمبر را به تنهایی
 بر آن تربت گلاب از اشک جاری می‏برد زهرا
همه روزش اگر با رنج و غم طی می‏شود، امّا
 همه شب لذّت از شب زنده داری می‏برد زهرا
نهال آرزویش را شکستند و، یقین دارم
 به زیر گِل هزار امیّدواری می‏برد زهرا
اگر چه پهلویش بشکسته، در هر حال زینب را
 به دانشگاه صبر و پایداری می‏برد زهرا
شنید از غنچۀ نشکفته‏اش فریاد یا محسن!
 جنایت کرده گلچین، شرمساری می‏برد زهرا!
به باغ خاطرش چون یاد محسن زنده می‏گردد
 قرار از قلب من با بی قراری می‏برد زهرا
به هر صورت که از من رخ بپوشد، باز می‏دانم
 که از این خانه با خود یادگاری می‏برد زهرا!
شاعر : محمد جواد غفور زاده -شفق

 

  • شنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 7:46
  • نوشته شده توسط
  • feiz

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران