• شنبه 15 اردیبهشت 03


شعر مدینه(مدینه سوز درون شبانه ای دارم)

34183

مدینه سوز درون شبانه ای دارم
به نخل بی بر و بارش جوانه ای دارم
مزار مخفی زهرا بود گواه که از
سرای وحی حق آتش زبانه ای دارد
شکسته کشتی اسلام و بحر طوفانی است
اگرچه بحرخروشان کرانه ای دارد
فتاده سرو بلندی ز گلشن نبوی
که شاخه اش اثر تازیانه ای دارد
به گرد شاخه ی گل بلبل شکسته پری
دمادم از دل سوزان ترانه ای دارد
نه شمع مانده به جا و نه روشنایی آن
بدون شمع شب تار خانه ای دارد
نشسته بر سر قبری غریب تنهایی
که کوله بار غم جاودانه ای دارد
بریز خاک سیه سرو نوبهارعلی
هلال گشته و قد کمانه ای دارد
علی است کز بصر خود سرشک میریزد
برای اشک تو گویی خزانه ای دارد
چو "سازگار"ز هجر مدینه میدانم
که هرکسی به دل خود بهانه ای دارد
شاعر:سازگار

  • دوشنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 9:4
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران