تو ای ز داغ نبی سر نهاده بر سر زانو
سلام من به تو پهلو شکسته، فاطمه بانو!
فرشتهها همه بر غربت مزارتو گریان
کجاست قبر تو، ریحانۀ رسول خدا، کو؟
تو نام عرشیِ گلهای باغهای جهانی
بنفشه، یاس گل سرخ لاله مریم شببو!
همیشه مائدۀ خوانت از بهشت رسیده
فرشته آمده و خانۀ تو را زده جارو
شکست شانۀ تو آخر ای حقیقتِ ثقلین
فراق باب ز یکسو، غم امیر ز یکسو
چه خسته میروی ای محمل تو دوش ملائک!
چه مانده از تو مگر ای شهیده «فاطمه» بانو؟
چه زود پیر شدی ای جوانیِ دل احمد
که نیست باورِ من از تو این سپیدی گیسو
تو را چگونه ز تابوت در مزار گذارم؟
تو را چگونه بگردانم ای عزیز به پهلو؟
شب است و خاک تو گِل میشود ز گریۀ مولا
رسیده زینب و گوید: کجاست مادر من؟ کو؟
شاعر : محمد سعید میرزایی
- سه شنبه
- 1
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 9:44
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه