به بزم ما خدا زینب و فَری داد
دل مــــا را صفای دیگری داد
ز بحــر رحمتش خلاق سبحان
به زهرا از عنایت گوهری داد
در بـــــلاغت چون علی و در صبوری چون حسن
در شهمامت چون حسین و در حیا چون مادر است
از کمــــــــــال علــــــــــــم و تقوی شد عقیله نام او
همچـــو زهـــــــــرا از همه زنهای عالم برتر است
صبح ازل طلیعــــــۀ ایام زینب است
پــاینده تا به شام ابد نام زینب است
در راه دن لباس شهامت چو دوختند
زیبنده آن لباس بر اندام زینب است
جلوه گری به روی نی سرت چو ماه می کند
غـــــــــــربت ای هلال من عمر تباه می کند
درون محمـــل مـــــــرا ز روی نی نگاه کن
ببین چگــــونــــه دخترت تو را نگاه می کند
ای عقل و خرد مات ز مقامت زینب
وی همچو علی نطق و کلامت زینب
در قدر و شرافتت همین بس که خدا
زد سکــــــــه زَینِ اَب به نامت زینب
- پنج شنبه
- 10
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 7:45
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه