اخ المظلوم حسین امیر بی لشکرم
ببین دو چشم ترم
حسین وآ آ آ
برای دل من رسیده مهمانی
به نذر تو دارم دو طفل قربانی
فتاده بر پای تو دلم
فدای تو این دو حاصلم
دو طفل ناقابلم
اخ المظلوم حسین
منادیان هدایتند
فداییان ولایتند
حسین وآ آ آ
به عشقت برادر ببین گرفتارم
تمام غمت به جان خریدارم
اگر چه سرباز ساده اند
به تو دل و دیده داده اند همیشه آماده اند
اخ المظلوم حسین
سوزد اگر پر و بال من
ز داغ این دوغزال
حسین وآ آ آ
خزان اگر بچیند ز کینه گلهایم
عزیزم ز خیمه برون نمی آیم
بار غمت روی شانه ام
شرمنده از تو یگانه ام ای یار جانانه ام
- پنج شنبه
- 10
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 8:53
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه