• دوشنبه 3 دی 03


شعر مدح و فراق امام زمان(گفتم ز درس بندگی حرفی به من تعلیم کن)

3112
4

گفتم ز درس بندگی حرفی به من تعلیم کن     
گفتا ز عالم بگذر و خود را به ما تسلیم کن
گفتم ز تن گفتا بنه گفتم که جان گفتا بده       
گفتم که با دل چون کنم گفتا به ما تقدیم کن
گفتم به سر دارم هوا ، تا در هوایت جان دهم   
گفتا هوای نفس را بر خویشتن تحریم کن
گفتم ز جنگ نفس دون دل را کنم آزاد چون   
گفتا نفس گرمی کشی با ذکر ما تنظیم کن
گفتم بترسم از چه کس از پادشه یا از عسس
گفتا از آن کو جز خدا یاری ندارد بیم کن
گفتم به شکر دانشم باشد چه ذکری خوبتر  
گفت آنچه را  فهمیده ای بر دیگران تفهیم کن
گفتم همه توحید را با من به یک مصرع بگو    
گفتا که درس خویش را اول به خود تعلیم کن
گفتم که میثم را به دل تصمیم صبر است و رضا
گفتا زهی تا پای جان کوشش در این تصمیم کن
شاعر:سازگار

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 7:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران