• سه شنبه 15 آبان 03


شعر سینه زنی شهادت حضرت زهرا(چی میشه یه روز بیاد بریم كنار تربتش)

2241
1

چی میشه یه روز بیاد بریم كنار تربتش
بخونیم دم بگیریم سینه زنون به غربتش
همگی شور بگیریم یاد حسین و حسنش
بخونیم  به یاد اون لحظه ای كه می زدنش
وچه مهمونی شده،مادرم خونی شده
در وسط كوچه تو را می زدند
كاش به جای تو مرا می زدند
خداحافظ علی،خداحافظ علی
می ره آسمون چرا ،آتیش ز درب یك خونه
می زنند یه عده ای ،مادری رو تازیونه
زیر دست و پا می آد، یه ناله ای غریبونه
با چشای گریون و غرق به خونش می خونه
میون گلخونه مون
كشته شد محسن مون
كشته شد محسن و آنان كه تماشا كردند
سند تیر به اصغر زدن امضاء كردند
خداحافظ علی،خداحافظ علی
سبب خلقت دنیا به روی خاكا نشست
دست و بازوی گل علی زكینه ها شكست
زدن آتیش به در خونه ی فاطمه چرا
دست بسته می برند كجا علی مرتضی
می بینه امام حسن مادرش رو می زنن
درد و بلای مادرم قلبم و از جا می كنه
هر كی با هر چی دستشه مادر مارو می زنه
می بری قرار دل از دل بیقرار من
فاطمه جان علی مرو تو از كنار من
به علی گره گشا گره نزن به كار من
ای كه سكان علی تویی یگانه یار من
میمیرم رو می گیری، دست به پهلو می گیری
مرو ای صبرُ قرارم گره اُفتاده بكارم
شاعر:محمد حسین حدادیان

  • دوشنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران