• دوشنبه 5 آذر 03

 پیمان امجدی

واحد/کوچه -(تو کوچه ها میومدیم باحسنم )

665

تو کوچه ها میومدیم باحسنم 
یه وقت دیدم هوای کوچه غم گرفت 
نمیدونم چجوری راهمونو بست 
بانعره هاش قباله رو ازم گرفت 


با دست سنگینش
 رو صورتم گل کاشت 
از خجالت دیوار
 یهو ترک برداشت 


نمیزنن مادرو جلو چشای پسرش 
نمیشکنن غرورشو جلو چشای مادرش 

واویلا آه و واویلا

دست میکشیدم روی خاکا نکنه 
حسن ببینه تیکه ی گوشوارمو 
بدجوری افتاده بودم فهمیده بود
برا بلند شدن توون ندارمو 


چشام نداشت سویی
تا که بریم خونه 
راهمو گم کردم 
دل حسن خونه


چادرمو میتکوند میگفت ببخش مادرم 
نشد که کاری کنم سایه ی روی سرم

واویلا آه و واویلا 

چند روزیه حال خوشی ندارمو
امونمو بریده گریه ی حسن
چشاشو از چشام میگیره یکسره 
شباهمش تو خواب میگه نزن نزن


تا میشنوه کوچه 
میلرزه هی دستاش 
چشاش پر از اشکه
میزنه رو پاهاش


نمیره از خاطرش سخته برا غیرتش 
ضربه ی اون بی حیا از پا در آوردتش

واویلا آه و واویلا 

(اوج و فرود سبک به سلیقه شما مداح عزیز)

 

  • دوشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.43 MB
تعداد بازپخش 27
تاریخ بارگذاری دوشنبه 15 بهمن 1397 12:26
عنوان : بند سوم
حجم فایل 1.60 MB
تعداد بازپخش 3
تاریخ بارگذاری دوشنبه 15 بهمن 1397 12:28
عنوان : بند دوم
حجم فایل 1.57 MB
تعداد بازپخش 21
تاریخ بارگذاری دوشنبه 15 بهمن 1397 12:29
عنوان : بند اول

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران